English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (6123 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interpolate U درون یابی کردن
interpolated U درون یابی کردن
interpolates U درون یابی کردن
interpolating U درون یابی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interpolation U درون یابی
interpolations U درون یابی
involution U توان یابی قوه یابی
intercoastal U رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
orient U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orients U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orienting U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
calibrate U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrating U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrated U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrates U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
ranging U مسافت یابی کردن
spots U مسافت یابی کردن
direction finding U سمت یابی کردن
sounds U عمق یابی کردن
spot U مسافت یابی کردن
sound U عمق یابی کردن
sounded U عمق یابی کردن
soundest U عمق یابی کردن
traces U رد یابی کردن نشان
trace U رد یابی کردن نشان
direction finding U جهت یابی کردن
extrapolated U برون یابی کردن
plumb U ژرف یابی کردن
extrapolate U برون یابی کردن
extrapolates U برون یابی کردن
extrapolating U برون یابی کردن
traced U رد یابی کردن نشان
locating U مستقر ساختن مکان یابی کردن
located U مستقر ساختن مکان یابی کردن
locates U مستقر ساختن مکان یابی کردن
locate U مستقر ساختن مکان یابی کردن
range sensing U تخمین زدن برد مسافت یابی کردن
fullest U پر کردن درون چیزی تا حد امکان
subverts U درون واژگون سازی کردن
subverted U درون واژگون سازی کردن
full U پر کردن درون چیزی تا حد امکان
subverting U درون واژگون سازی کردن
subvert U درون واژگون سازی کردن
window shop U به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
feeds U مکانیزم وارد کردن کاغذ درون چاپگر
feed U مکانیزم وارد کردن کاغذ درون چاپگر
cold boot U روشن کردن کامپیوتر و بارکردن سیستم عامل به درون ان
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
in line processing U پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
escheat U حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
report program generator U زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
vetoes U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
veto U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoed U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoing U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
surveys U زمینه یابی
obstacle sense U حس مانع یابی
positioning U موقع یابی
i. and evdevolution U توان یابی
sourcing U منابع یابی
position finding U موقعیت یابی
interpolations U میان یابی
orientate U جهت یابی
direction finding U جهت یابی
error detection U خطا یابی
fault detection U عیب یابی
factoring U عامل یابی
quadricycle U چهارچرخه یابی
attainments U دست یابی
cost finding U ارزش یابی
attainment U دست یابی
orientates U جهت یابی
orientating U جهت یابی
range finding U مسافت یابی
knowledge acquisition آگاهی یابی
fault diagnosis U عیب یابی
fault finding U عیب یابی
signal detection U علامت یابی
interpolation U میان یابی
extrapolations U برون یابی
goniometry U زاویه یابی
acquisition U هدف یابی
extrapolation U برون یابی
trapping U غلط یابی
castaways U عمق یابی
achievements U دست یابی
castaway U عمق یابی
levelling U ارتفاع یابی
debugger U اشکال یابی
termination U پایان یابی
edgings U حاشیه یابی
edging U حاشیه یابی
mark sensing U نشان یابی
acquisitions U هدف یابی
access U دست یابی
accessed U دست یابی
accesses U دست یابی
accessing U دست یابی
locations U مکان یابی
achievement U دست یابی
troubleshooting U اشکال یابی
insinuation U رخنه یابی
addressing U نشانی یابی
survey U زمینه یابی
localization U موضع یابی
marketing U بازار یابی
fringing U ریشه یابی
summation U مجموع یابی
surveyed U زمینه یابی
ranging U مسافت یابی
patterning U طرح یابی
matchmaking U زوج یابی
troubleshooting U عیب یابی
location U مکان یابی
calibration U خصلت یابی
orientation U جهت یابی
direction finding aerial U انتن جهت یابی
continuous levelling U تراز یابی پیوسته
survey tests U ازمونهای زمینه یابی
performance evaluation U ارز یابی کارایی
ranging pole U شاخصهای مسافت یابی
random processing U با دست یابی تصادفی
radio direction finding U جهت یابی بی سیم
excitor U عصب یابی محرک
item scaling U مقیاس یابی پرسشها
parallel access U با دست یابی موازی
job costing U هزینه یابی کار
extender board U وسیله عیب یابی
frigid manners U اطوارخنک یابی مزه
target aquisition U سیستم هدف یابی
flash ranging U مسافت یابی نوری
three dimensional direction finding U جهت یابی فضایی
absurdities test U ازمون مهمل یابی
spatial orientation U موقعیت یابی فضایی
cost centre U مرکز هزینه یابی
marginal costing U هزینه یابی نهایی
marginal costing U هزینه یابی نهائی
aerial target aquisition U هدف یابی هوایی
locate mode U باب مکان یابی
localization of function U موضع یابی کارکرد
acoustic minehunting U مین یابی صوتی
direction finding station U پست جهت یابی
cost unit U واحد هزینه یابی
maximum direction finding U جهت یابی حداکثر
attitude survey U زمینه یابی نگرش
detailing U یات و مسیر یابی
sound ranging U مسافت یابی صوتی
space orientation U موقعیت یابی فضایی
detail U یات و مسیر یابی
quick access U با دست یابی تند
costing and pricing U هزینه یابی و قیمت گذاری
echo sounding U عمق یابی انعکاس صوت
dumb barge U کرجی بی بادبان یابی موتور
stramline flow U جریان موازی یابی ممانعت
disinterestedly U ازروی بی طرفی یابی علاقگی
inelegantly U ازروی بی فرافتی یابی ذوقی
an unerring aim U نشان درست یابی خطا
knotty pate U ادم خرف یابی کله
paramorphic U دارای خاصیت تغییر یابی
snipping U ادم کوچک یابی اهمیت
tomnoddy U ادم خرف یابی کله
snip U ادم کوچک یابی اهمیت
eventration U جنین بی شکم یابی روده
snipped U ادم کوچک یابی اهمیت
paramorphous U دارای خاصیت تغییر یابی
high frequency radio direction finding U جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
in suspense U درحال تعطیل یابی تکلیفی معلق
quadrantal U مربوط به اشتباه در دستگاه جهت یابی
contumeliously U ازروی اهانت یابی حرمتی مغرورانه
quadrantal points U نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
flash ranging location U تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
there is no royal road to learning <proverb> U تن به دود چراغ و بی خوابی ننهادی هنر کجا یابی
ES IS U امکان مکان یابی router سیستم میانی بدهند
landscaping U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscapes U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscape U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscaped U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
cores U درون
interiorly U از درون
core U درون
endocarp U درون بر
inbound U به درون
endogenous U درون زا
in the recesses of the heart U در درون دل
interiors U درون
ben U درون
inward U درون
reentrant U درون رو
internally U از درون
inhaul line U درون کش
interior U درون
insides U درون
inside U درون
inly U از درون
abintra U از درون
talented U درون داشت
ingrowing U درون رویان
endomorph U درون دگرگون
endolymph U درون- لنف
insight U درون بینی
endogeny U درون زایی
endogenous variable U متغیر درون زا
talent U درون داشت
endogenous U درون زاد
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com